۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

ما

سلام...!

مدتی پیش فرصتی پیش آمد تا با استاد و رئیس گروه مطالعات دینی دانشگاه تگزاس - آستین گفتگویی یک ساعته داشته باشم. در میانه گفتگو ایشان مطلبی گفت که برایم جالب بود. آقای دکتر که خودش پیرو مذهب شیعه و دارای علایق شخصی بسیار به مطالعات دینی منطقه خاورمیانه است ولی اصلا هندی است می گفت که از مدتها پیش زمینه فعالیتهای خود را از منطقه خاورمیانه به منطقه جنوب آسیا تغییر داده و علت آن هم این بوده که

Persians are the most divided people and when you want to study religion in Middle East you can not ignore Iran. If I wanted to include Iran in my studies I would have no choice except getting involved in all that culture and become part of those divisions and that was too much trouble for me so I changed my area of research!

به نظر شما چقدر هماهنگی و کار گروهی بین یا با یک جمع ایرانی کار آسانی است؟
به نظر شما ما تا چه حد حاضریم با کسی کار یا مشارکت کنیم که مانند ما فکر نمی کند؟
به نظر شما مشکلی اگر هست تا چه حد مقصر آن کسانی غیر از خود ما هستند؟ 

۲ نظر:

روزبه گفت...

ولی برداشت من از صحبت ایشون این نبود که در مورد «کار گروهی» ایرانی باشه. همین طور من احساس نکردم که با بار معنایی منفی گفته شده باشه. به نظرم منظور تنوع خیلی خیلی زیاد بوده که کار رو برای تحقیق مشکل می‌کرده. مگر این که در بقیه‌ی صحبت‌های ایشون (که حذف شده) چیزهای دیگه‌ای بوده که این مضمون‌هایی رو که گفتی منتقل می‌کرده.

Unknown گفت...

سلام...!
اونطوری که من فهمیدم مساله اش این بود که ایرانی ها با هم اختلاف دارن و با هم مشکل دارن و می خواست خودش رو از این اختلافات کنار بکشه تا به خاطر نزدیک شدن به یه ایرانی بقیه ایرانی هایی که با اون ایرانی مخالفن او رو هم در مقابل خودشون نبینن.