۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

جزئیات 2

سلام...!
اهمیت جزئیات و نقش اونها در دقیق شدن قضاوت ها با بالا رفتن اهمیت موضوع بیشتر و بیشتر می شه تا جایی که ممکنه در شرایطی، رفتار یک فرد در انجام یک جنایت هولناک، در صورت اطلاع ما از جزئیات ماجرا کاملا منطقی به نظر بیاد، یا ارزش کاری که  یک به ظاهر قهرمان انجام داده با اطلاع ما از جزئیات ماجرا کاملا اهمیت خودش رو از دست بده. 
در این میون، موضوعی که مدتها ذهن من رو به خودش مشغول کرده اینه که این مفهوم دینی که خدا در روز قیامت درباره همه مردم قضاوت می کنه یعنی چی. اصلا چطور ممکنه که بشه درباره همه کارهای همه آدمها در همه شرایط و زمانها و مکانها قضاوتی دقیق و کامل داشت. تو قرآن دو بار اومده که دو نفر، یکی حضرت ابراهیم و یکی یک فرد عادی، از خدا سوال پرسیدن که چطور مرده ها رو زنده می کنه و خدا در هر دو مورد در مقابل چشمانشون این کار رو انجام داد. فکر می کنم اگر مثلا به من این فرصت داده می شد که از خدا سوالی بپرسم، به جای سوال درباره اینکه چطور مرده ها زنده می شن، از خدا می پرسیدم چطوری درباره مردم قضاوت می کنی...

این نوشته ادامه دارد...

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

جزئیات

سلام...!

یکی از خصوصیات متداول ما آدمها اینه که تو مسائلی که بهشون علم کامل نداریم اما حالا به هر دلیل می خوایم دربارشون تصمیمی یا نظری یا ایده ای داشته باشیم، تا اونجا که می شه موضوع رو ساده می کنیم و بعد هم برای مدل ساده شده اون موضوع یه حکم و قضاوت کلی می کنیم. این موضوع درباره مسائلی که واسمون مهمه البته بر عکس می شه. گاهی اونقدر وارد جزئیات می شیم که حتی اطرافیان و نزدیکانمون رو هم ممکنه شاکی کنیم یا ممکنه اینقدر روش وقت بذاریم که خودمون هم تا حدی خسته شیم. اما واقعیت اینه که همه چیز جزئیات داره و خیلی موقع ها این جزئیات می تونن در قضاوت نهایی تاثیر داشته باشن. از اون طرف ابعاد و اهمیت موضوع هم ممکنه وقتی وارد جزئیات بشی تغییر کنه. مثلا اگرکسی  به من درباره یک موضوع که آشنایی کمی باهاش دارم یک جمله بگه ممکنه برام اونقدر جالب توجه به نظر نیاد. اما اگر همون موضوع رو با جزئیات مفصل مطرح کنن جالب بشه و بر عکس! خلاصه اینکه در عین اینکه جزئیات می شه خیلی مهم باشه اما مغز ما انگار به بهونه های مختلف، از دغدغه مدیریت زمان گرفته تا وجود اولویت های دیگه، به طرز غیر منصفانه و تبعیض آمیزی حد ورود به جزئیات رو برای موضوعات متفاوت، متفاوت در نظر می گیره و در نتیجه در قضاوتها به طوری خود به خودی احتمال اشتباه در قضاوت رو در موضوعاتی که دغدغه اصلی مون نیستن افزایش می ده...

این مطلب ادامه دارد...

۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه

کودکستان زندگی

سلام...!

دل امید عبور دارد از کودکستان زندگی...کودکستانی که در آن اسباب بازی های آدمها جنسش تغییر نمی کند فقط ظاهرش بزرگتر و پیچیده تر و به تبع اینها گرانتر می شود. برای همین هم آدمها مجبور می شوند بخش بزرگی از وقت و توجه خود را صرف درآوردن پولی کنند که می توانند با آن اسباب بازی های جدیدشان را بخرند. در این میان تکنولوژی هم با ساختن و نمایش دادن اسباب بازی های جدیدتر آدمها را تحریک می کند تا دوباره دلشان از این جدید تر ها بخواهد و در نتیجه باز تلاش تا پول بیشتری در بیاورند برای خریدنشان و زندگی ادامه می یابد تا آن یک لحظه...!

اتاقک تاریک 4

سلام...!

درباره تصمیمات فردی علی رغم همه تئوری هایی که مطرح می شه در نهایت نمی شه همزمان وجود انسان رو محدود به بخش مادی او دونست و تصمیمات او رو هم نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی درون بدنش و همزمان افراد رو به خاطر تصمیماتشون مورد انتقاد و احیانا اعتراض قرار داد. به بیان دیگه اگر ما و شاید همه انسانها به طور طبیعی از سایر افراد انتظاراتی داریم که اگر اونها عملکردشون منطبق با اون انتظارات نباشه ما اونها رو شایسته اعتراض و حتی مجازات می دونیم، این خود به خود، به این منتهی می شه که ما برای افراد وجودی فراتر از وجود مادی و فیزیوشیمیایی شون قائلیم، چون اگر غیر از این بود، تصمیمات فرد نتیجه خود به خودی فرایندها در جسمش می بود و در نهایت علی رغم ظاهر پیچیده، تصمیمات آدمها تفاوت ماهوی با افتادن سیب از روی درخت نداشت و کسی سیب رو مسئول افتادنش از درخت نمی دونه! در نتیجه کسی که بر مادی بودن وجود انسان تاکید کنه خود به خود حق هرگونه اعتراض به عملکرد دیگران رو از خودش سلب می کنه چون خود به خود کسی رو مسئول عملکردش نمی دونه.

اما اگر وجود انسان رو به عنوان موجودی بیش از یک ترکیب فیزیکی و شیمیایی به رسمیت بشناسیم، تصمیمات او رو هم در حیطه ای فراتر از وجود جسمی او باید جستجو کرد، حیطه ای که به دلیل ماهیت ناشناخته اش به ما امکان کمی برای بررسی مستقیم اون می ده و بیشتر از طریق آثارش قابل درک و تحلیل هست. اگر این نتیجه گیری رو قبول کنیم خود به خود به وجود عالمی غیر از عالم ماده ایمان آوردیم! عالمی که مستقیما قابل مشاهده نیست اما گویی اتفاقات عالم ماده، حداقل در حد تصمیمات انسان و تاثیر اون بر سرنوشت فرد و جامعه،  به میزان قابل توجهی متاثر از تصمیماتی هست که در اون عالم گرفته می شه.