۱۳۹۱ فروردین ۲, چهارشنبه

کارها و سالها

سلام...!

سال نو و لحظه لحظه های نو مبارک... گرچه شاید نام سال ها و ماهها  قراردادهایی باشند برای راحت تر کردن کار آدمها در اداره عمری که تنها یک بار تکرار می شود و هیچ دو لحظه اش مانند هم نیست. چه بسا لحظات پایانی اسفند ماه که همه تمام شدنشان را انتظار می شکند برای برخی مفید تر و پر فرصت تر باشد از بهار و چه بسا لحظاتی که به گمان اینکه مهم نیستند از دست می روند...

... و اما در این میان و در میانه زندگی به اصطلاح مدرن، ماییم و انبوه کارهای روزمره ای که گویا هیچ گاه تمام نمی شوند و ما را نه فقط در اندیشه انجامشان که در نگرانی تعداد زیاد کارها و زمان محدود نگه می دارد و نگرانی مدام برای کارهایی که عقب افتاده یا به زودی می افتند...

و من بی خیالم تا جایی که بشود! که سالهاست تماشاچی خودمم در لحظه هایی که کارها انبار شده و کارهای جدید هجوم می آورند. دلهره و اضطراب، اگرچه خوبند برای تحریک به تلاش بیشتر، اما خود گاه می شوند مشکل ... شاید راهش این باشد که تلاش کنی همیشه برای بد ترین اتفاق آماده باشی... شاید...


هیچ نظری موجود نیست: